به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و نشست سالانه آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین هم به پایان رسید و ظاهرا گرهی از کلاف درهم پیچیده مذاکرات هستهای احیای برجام باز نشد. هرچند شنیدهها حاکی است، تلاشها با هدف یافتن راه حلی مرضی الطرفین برای حل و فصل سه ادعای آژانس، در وین و تهران ادامه دارد، اما همچنان افق مشخص و روشنی برای رفع ادعاهای آژانس بر سر سه مکان ادعایی شان که در آنها ذرات اورانیوم غنی شده به دست آمده در دسترس نیست و به نظر میرسد با توجه به فضای فعلی در ایران و آمریکا، رسیدن به توافق اگر نگوییم به شکست خود نزدیک میشود، حداقل تا پایان انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا در آبان پیش رو به تعویق میافتد. اتفاقی که اگرچه برای هر دو طرف گزینه مطلوبی نخواهد بود، اما ظاهرا چاره دیگری هم نیست.
جمهوری اسلامی ایران همچنان به گفته وزیرخارجه اش روی دو موضوع با طرف آمریکایی اختلاف نظر دارد. منظور حسین امیرعبداللهیان از دو اختلاف باقی مانده یکی تضمینهای محکم و دیگری اختلافات پادمانی با آژانس است، اختلافاتی که به گفته تهران باعث ناپایداری توافق احتمالی و عدم انتفاع اقتصادی ایران از برجام میشود. ایران خواستار تعهد محکم آمریکا برای آینده توافق در دوره دولت بایدن و ادامه این تضمین برای بعد از دولت اوست با این استدلال که توافقات بین المللی میان دولتها نیست بلکه میان حکومت هاست و بدون چنین نگاهی، با تغییر یک دولت که عمری حداکثر چهار ساله دارد، همه توافقات میتواند به هم بخورد. از سوی دیگر تهران معتقد است رفع نشدن ادعاهای آژانس میتواند ناپایداری طبیعی در برجام را بیشتر کند و این ناپایداری اثرش را برهمکاریهای اقتصادی و تجاری با ایران میگذارد که هم خط قرمز اصلی ایران یعنی انتفاع کامل اقتصادی کشورمان را پایمال میکند و هم خلاف صریح بند ۲۹ برجام است.
با این حال نگارنده معتقد است اگر موضوع آژانس و ادعاهایش حل شود، آن هم با مدلی شبیه آن چه در برجام و در موضوع بسته شدن پرونده PMD ایران اتفاق افتاد (بند ۱۴ برجام)، میتوان امیدوار بود بر سر موضوع تضمینها اختلافات راحتتر رفع شوند، اما این که طرف مقابل حاضر نیست در هر دو موضوع نرمشی انجام دهد این شک را تقویت میکند که احتمالا آینده مفید و موثری برای برجام احیا شده نیز نمیتوان متصور بود و همین نداشتن اطمینان، دلیل اصلی فرسایشی شدن مذاکرات و نرسیدن به توافق است.
این را همه میدانند که خروج آمریکا از برجام، فارغ از این که چه رئیس جمهور و حزبی بر کاخ سفید حاکم باشد، این مسئولیت بین المللی را بر گردن آمریکای دوره بایدن قرار داده تا هزینه حماقت دولت قبلی واشنگتن را برای بازگشت به توافق ۲۰۱۵ بپردازد و صرفا گفتن این جمله که ترامپ اشتباه بزرگی کرد یا وضعیت نسبت به زمان برجام بدتر شده یا ... نمیتواند چنین مسئولیتی را رفع کند. جو بایدن با شعار بازگشت به برجام به کاخ سفید رفت و حدود دو سال پس از انتخاب شدنش نیز بارها این شعار را تکرار کرده، اما رفتار عملی آمریکاییها چه در سیاست اعلامی و چه در سیاست اعمالی نشان میدهد ظاهرا آنها چندان هم از رفتار ترامپ و تحریم هایش بدشان نیامده و به نوعی زیر زبانشان مزه کرده که حالا برای بازگشت به برجام که میتوانست با یک فرمول ساده یعنی «همه به تعهداتشان برگردند» اتفاق بیفتد، امروز حدود ۱۸ ماه هم از مذاکرات احیای برجام گذشته در حالی که حاصلی نداشته است.
کش دادن مذاکرات و فرسایشی کردن آن توسط طرف آمریکایی نمیتواند برای هیچ طرفی سودمند باشد. جهان به شدت در حال تحول است و هر روز ممکن است تحولی جدید کار را دشوارتر کند. زمستان سال قبل در آستانه توافق و به دلیل زیاده خواهی واشنگتن، کار به تعویق افتاد و چند هفته بعد با جنگ روسیه علیه اوکراین موضوعاتی در دنیا به اولویت تبدیل شد که کار رسیدن به توافق هستهای را سخت کرد. صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس در خرداد گذشته توانست بار دیگر چالش را به مذاکرات وین برگرداند و نه تنها دیوار بی اعتمادی را قطورتر و بلندتر سازد بلکه دستیابی به توافق را نیز به دست اندازی خطرناک بیندازد. در روزهای اخیر اعتراضات در ایران بار دیگر این وسوسه را به دل طرفهای مقابل به ویژه آمریکاییها انداخته که شاید از این آب گل آلود برای آنها نتیجهای به دست آید و شاهد اظهارات تند آنها هستیم. همه اینها به همراه شدیدتر شدن مبارزات انتخاباتی در آمریکا آثار منفی بر مذاکرات گذاشته اند که نتیجه اش فضای سرد و احساس بن بست در مذاکرات است.
متاسفانه این گره کور ایجاد شده توسط آژانس میتوانست با استقلال آژانس و مدیرکل آن و الگوگیری از روش مدیرکل فقید آژانس، آقای آمانو به نوعی باز شود، اما تاثیرپذیری گروسی از رژیم صهیونیستی کار را سختتر کرده است. باز هم تکرار میکنم حل و فصل ادعاهای سه گانه آژانس تا قبل از توافق بهترین ابتکار برای رسیدن به توافق است و تصمیم جمهوری اسلامی مبنی بر این که «توافق نکردن بهتر از استخوان در زخم ماندن است» تغییر نخواهد کرد. اروپا و آمریکا اگر ارادهای برای توافق دارند و به دنبال رفع تحریمهای نفت و گاز ایران تا قبل از زمستان هستند، باید این فشارهایی را که امروز بر ایران وارد میکنند، متوجه آژانس بین المللی انرژی اتمی کنند، چون کلید این قفل در وین است نه تهران.